دیانادیانا، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره

دیانا

باغ گلها

1394/2/14 17:36
نویسنده : مامانی
519 بازدید
اشتراک گذاری

سلام. روز چهارشنبه 9 اردیبهشت قرار بود دیانا خانم را از طرف مهدکودک ببرند باغ گلها. امان از اینکه یه حرفی بزنم . گفتم کاشکی منم باهاتون میومدم. دیگه دیانا گفت که الاو بلا باید بیای منم یه روز قبلش به مدیرشون گفتم و گفتش اشکالی نداره بیا. چون خودم شیفت ظهر باید میرفتم سر کار قبول کردم که برم . صبح چهارشنبه ساعت 8 مهد کودک بودیم. اما تا بچه ها همشون اومدند ساعت 9 حرکت کردیم ناگفته نماند دیانا از ترس اینکه من یه وقت نرم از من جدا نمیشد. و بچه ها را یکی یکی سوار اتوبوس کردند و در بین راه همشون شعرای مهدکودک را همراه خاله هاشون میخوندند. بچه ها خیلی دوست داشتنی اند .در کل خوب بود خسته شدم سردرد شدید گرفتم اما بخاطر دخترم همه چی را تحمل کردم. بچه ها با هم بازی میکردند و تو چمنا میرفتند که باغبونه دعواشون کرد که چرا تو چمنا رفتید. آخه گناه داشتند باید استراحت میکردند.بعضیاشون خیلی کوچولو بودند دلم براشون میسوخت . . تا ساعت 12 اونجابودیم و ساعت 12/30رسیدیم مهدکودک که همه مامانا منتظر بچه هاشون بودندو من و دیانا هم رفتیم برا خودمون فست فود گرفتیم دیاناگفت فلافل میخوام و منم همبرگر خریدم و بردیم سر کار و بعدشم تو پارک نشستیم و خوردیم. چند تا عکس از گلا و چند تاعکس هم از وروجک خودم و دوستاش میذارم 

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دیانا می باشد